نتایج جستجو برای عبارت :

زمان از دست رفته

زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زمان زم
زمان گذشته بعید(گذشته کامل):
خبری مثبت:
برای ساخت ابتدا ریشه فعل را آورده و سپس  پسوندهای زیر را بترتیب برای اول شخص مفرد، دوم شخص مفرد، سوم شخص مفرد، اول شخص جمع، دوم شخص جمع و سوم شخص جمع به ریشه فعل می‌افزاییم:miş / mış / muş / müş + ti / tı / tu / tü + mmiş / mış / muş / müş + ti / tı / tu / tü + nmiş / mış / muş / müş + ti / tı / tu / tü  miş / mış / muş / müş + ti / tı / tu / tü + kmiş / mış / muş / müş + ti / tı / tu / tü + niz / nız / nuz / nüzmiş / mış / muş / müş + ti / tı / tu / tü + ler / lar
مثال:
gitmekرفته بودمgitmiştimرفته بودیgitmiştinر
ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد!در دام مانده باشد ،صیاد رفته باشدآه از دمی که تنها با داغ او چو لالهدر خون نشسته باشم ، چون باد رفته باشدامشب صدای تیشه از بیستون نیامدشاید به خواب شیرین فرهاد رفته باشدخونش به تیغ حسرت یا رب حلال باداصیدی که از کمندت آزاد رفته باشداز آه دردناکی سازم خبر دلت راوقتی که کوه صبرم بر باد رفته باشدرحم است بر اسیری کز گِرد دام زلفتبا صد امیدواری ناشاد رفته باشدشادم که از رقیبان دامنکشان گذشتیگو مشت خاک ما هم بر باد
اینجا مهمونی!
با یه لباس فوق تنگگگگگ...
که نفسمو بند آورده‌..
زیر نگاه گروه ضربت...
و دارم هلاک میشم...
چرا تموم نمیشه ؟
ای خدااااا...
نصیب هیچ کس نکن!
یکی کنارم نشسته که هی واسه نامزدش ویس میفرسته:حوصلم سر رفته!
خب که چی!رفته که رفته !حوصله منم سر رفته!لوووس!
زلف تو داد مرا بر بادمده زلفت را بر باداین دل بر باد رفته من رامده بیش از این بر باددنیا را با خطی سرخکردی شیدای خود در بادلیلی و مجنون ندارد دنیاهرکه تو را دید رفت بر بادبگذار بگویند بیگانگانهرکه دید تو را،رفت بر باد
+گاهی چنان غرق در بوی تو میشوم که فراموش میکنم دنیایی در بیرون از این حرم دلی که ساخته ام در جریان است،دنیایی فارغ از تو و دلگرفته ای به بهانه ی تو
ای کاش درست مینوشت خرکسی را که گفت زمان درمان دردهایمان میشود
از صبح که بیدار میشم تازمانی که خوابم ببره مدام دارم  تو ذهنم حرف میزنم لحظه هایی که صحبت کردن ذهنم تموم میشه زمان هایی که دارم با کسی حرف میزنم برای همین وقتی میام اینجا دیگه نمیدونم باید از چی بگم از حرفهای تو مغزم، از حرفهایی که به دیگران میزنم از چیزهایی که میخام از چیزهایی که میخاستم نشده از چیز هایی که نمیدونم میخام یانه از.... هیچی ندارم برای نوشتن.
اگر کسی مرا خواست 
بگویید رفته باران ها را تماشا کند
واگر اصرار کرد
بگویید برای دیدن طوف
من‌ یک سره مرده‌ام. مرا ببوسند یا بمیرانند. من مرده‌ام. 
انگشتان و تن و ذهنم را می‌کِشم که چیزی بنویسم. میان زمان و مکان کش می‌آیم. مردی می‌آید و مرا می‌بوسد، باران می‌بارد، کسانی دستانم را اطرافشان می‌کشند و گریه می‌کنند، حرف می‌زنم، گوش می‌دهم، اما لامسه‌ی من از کار افتاده‌ست. میان کش آمدن مُرده‌ام و نعشِ من مرا می‌کشاند. و کش می‌آیم.  این حالتی ست که جسمی مرده هنوز موها و ناخن‌هایش رشد می‌کند. بوها از بین رفته‌اند. صداها از بین ر
تصورکن : رفته ها؛ برگردن ! 
یکی از قشنگ ترین و در عین حال دلهره آورترین صحنه‌های غدیر، آنجاست که پیامبر فرمود به هر کسی که رفته، بگویید برگردد. 
فکر کن، بعدِ یک مسیر طولانی رسیده‌ای به جایی که امیدی برای گذشتن نیست و توانی برای بازگشتن. تشنه‌ای و دلتنگ، گرسنه‌ای و دلتنگ، خسته‌ای و دلتنگ.
 بعد یکی فریاد بکشد به هر کسی که رفته، بگویید برگردد. آن وقت چشم باز کنی و همه رفته ها را ببینی که دارند، برمی‌گردند. 
عشق رفتهرفیق رفتهبابای رفتهمامان رف
اندام خیالی: مغز ممکن است احساس ها را اشتباه درک کند. اندام خیالی حالتی است که فرد در اندام از دست رفته‌ی بدنش، درد احساس می‌کند. پژوهشگران بر این باورند که بخشی از قشر مخ که اطلاعات اندام از دست رفته را پردازش می‌کرده، اکنون از بخش‌های دیگر بدن اطلاعاتی دریافت و این پیام‌ها را به عنوان پیام اندام از دست رفته تلقی می‌کند.با این حساب فکر کنم بتونیم درد از دست دادن آدمای عزیزمون رو توجیه کنیم. اونا می‌رن و یه بخشی از وجود ما رو با خودشون می‌
چه کرده چشم تو این مرد زخم آلود دیرین را
که یادش رفته آن پیمان سنگین نخستین را
من آشوب زمان و کینه افروز جهان بودم
نشانده بر دهانم بوسه هایت مهر تسکین را
هر آنکس که به فتوای من از خود عشق را رانده
بگو باز آورد با احترام این جام زرین را
که من بعد از دو قرن رفته از کاوشگری هایم
ندیدم در خم صد ساله این تلخی شیرین را
دلیلش هیچ چیزی نیست الا عشق الا عشق
به لب هایت اگر می آورد این شعر تحسین را
محمد صادق امیری فر
مدیریت زمان نقش بسیار مهمی در زندگی روزمره و کاری ما دارد و میزان موفقیت ما در بهره گیری از زمانی است که در اختیار داریم. با یک حساب سرانگشتی متوجه می شوید که چه زمانهایی را در طول روز از دست می دهیم که مجموع همین زمان های از دست رفته می تواند هر کسی را در کار و حرفه اش به موفقیت برساند.
زمان را نمی توان بازیابی کرد یا به عقب برگرداند بنابراین مدیریت و بهینه سازی زمان را باید به طور مستمر انجام داد. خیلی اوقات پیش می آید که افسوس گذشته و زمان از د
خیلی چیزا از یادم رفته، مثلا این که چیا رو دوست داشتم و بچگی‌ام با چیا گذشت. یادم رفته چقدر طراحی کردن و نقاشی کشیدن رو دوست داشتم و معلم‌های نقاشی‌ام تشویق‌ام می‌کردن، انگار که همه‌اش یادم رفته..
راستی یه پیش‌رفت خوب: امروز دوره مقدماتی git جادی رو تموم کردم :)
ای میان‌رفته بیا تا به میان بنشینیدر دلم نیم‌شبی باز عیان بنشینی 
مشق خم کردن جان دادی و سی سال گذشتحال خوش باش که در قوس کمان بنشینی
بنده‌ی عشق کجا حجره‌ی زهّاد گرفتگفت بهتر که به بازار و دکان بنشینی
گفتی و نیست مرا با دگران الفت حرفاگرم حرف تو باشد به زمان بنشینی
متفرّق‌شده از خویشم و پیدایم نیستتا بیایی به سر منبر جان بنشینی
گفتگوهای من و عشق به هر گوش رسیدبخت این بود که در گوش جهان بنشینی
حلمیا سهم تو از کون و مکان هیچکسی‌ستتا که بر سی
از حاصل عمر به‌هدر رفته‌ام ای ‌دوستناراضی‌ام، اما گله‌ای از تو ندارم
در سینه‌ام آویخته دستی قفسی راتا حبس نفس‌های خودم را بشمارم
از غربت‌ام این‌قدر بگویم که پس ‌از توحتی ننشسته‌ست غباری به مزارم
ای کشتی جان! حوصله کن می‌رسد آن‌ روزروزی که تو را نیز به دریا بسپارم
#روز_دانشجو/ طنزاین که میبینی کنون چون لاله خوش‌بو شدهخرزده تا لایق عنوان دانشجو شدهکل فامیلش کل ممتد کشیدند از خوشیتا خبر آمد زمان ثبت نام او شدهاو خودش یک پا نیوتن بود اما ای دریغسیب ها کلا کمی گندیده و کرمو شدهکنترل سی، کنترل وی، اند تحقیقات اوستگاه حتی دیده ام محتاج بر آندو شدهخواسته رنگ‌سیاسی هم بگیرد یک کمیگاه با کیهان و گه با آرمان همسو شدهاکس روزی موج بود، حالا ببین در خوابگاهسخت محبوب است نام گونه ای دارو شدهاز حراست تا که با اذن ا
زنگ می زنم به عین ..جواب میده که کار دارم کار ضروری که نداری ...میگم نه 
دو قسمت از سریال نهنگ ابی را می ببنم جداب نیست برام .
لیست مخاطب ها را بالا و پایین می کنم 
پیام میدهم به الف . می نویسه رفته پیست اسکی ..
زنگ می زنم به نون ..هنوز درگیر هدیه ولنتاین است و داره میره بیرون ...
زنگ میزنم میم ..رفته سر مرده ها ...حوصله ام سر رفته ..از پنجره ادما را نگاه می کنم که با یه نم باروون وسایل جمع کردند به سمت ماشین ..
به گزینه گلستان شهدا و پیاده روی فکر می کنم ...به
تنزل پیدا کردم. آپدیت ها همه پاک شده اند. آن همه فیچر که رفته رفته بهبود داده شده بودند، دیگر دیده نمی شوند و مواجه هستیم با نسخه ای که در ابتدا توسعه داده شده بود. شاید زمان خودش خوب بود ولی الان خوب نیست. زیادی ابتدایی است. حتی رقت برانگیز است. انگار یک بچه چند ساله که تازه برنامه نویسی یاد گرفته، کدش را نوشته. پر از باگ است. کر و کثیف است. غیر بهینه نوشته شده.
با این حال، من همیشه سعی می کنم بک آپ بگیرم. البته از هرچیزی که ارزشمند است. بدیهی است ک
در مورد معنی نام آلتین کش مطالب زیادی گفته شده است.این نام در گذر زمان تغییراتی کرده است.مثلا اینطور گفته میشود قبلا آلتون کوش یا آلتون کوشک بوده که رفته رفته به شکل امروزی درآمده است.یا عبارت آتش کوه را نیز در بعضی از  گفت و گو ها شنیده ایم.یا داستان سرداری سلجوقی به نام آلتین.
اگر کمی دقت کنیم متوجه میشویم که کلمات آلتین و کش ریشه ی ترکی دارند مگر اینکه روزی خلاف آن ثابت شود!پس فکر میکنم قوی ترین پاسخی که در مورد مفهوم نام آلتین کش وجود دارد ا
حس یه فوتبالیست مدافع رو دارم که خیلی وقته به گل زنی می کنه . اما از اونجایی که مدافعه موقعیتش تقریبا هیچ وقت واسش پیش نمیاد . تا اینکه یه روز جلوی یه تیم خیلی مهم ، به طور شانسی یه موقعیت گلزنی به دست میاره .اما اونقدر تو نقش دفاعیش فرو رفته و که طبق عادت فقط توپ رو پاس میده به مهاجم تیم . مهاجم توپ رو گل می کنه یا نه ؟ اصلا مهم نیست . بعد بازی مدافع تازه متوجه میشه کهخودش می تونسته موقعیت رو گل کنه ولی اینقدر تو نقشش فرو رفته که حتی آرزوش تو مهم تر
 دانلود قسمت ۱۱ سریال از یادها رفته ,
دانلود قسمت یازدهم سریال از یادها رفته , دانلود قسمت 11 سریال از یادها
رفته , از یادها رفته قسمت 11 , از یادها رفته قسمت 11 یازدهم , دانلود
قسمت یازدهم 11 سریال از یادها رفته , دانلود قسمت یازدهم 11 سریال از
یادها رفته با کیفیت , دانلود قسمت 11 سریال از یادها رفته با کیفیت 1080p ,
سریال دلدار - قسمت 11 ,
دانلود قسمت 11 سریال از یادها رفته با لینک مستقیم
دانلود رایگان سریال از یادها رفته قسمت یازدهم با کیفیت عالی 720p
دان
حتی اگر شمارش روزهای هفته از دستت رفته باشد، که می‌دانم رفته، اما...
صبح جمعه را با دست و پا زدن در بیم‌هاو امیدهایش، عصر جمعه را با‌ دلتنگی های خفه کننده اش و پایان جمعه را با افسردگی مزمن و غیرقابل درمانش خواهی شناخت...
این هفته هم تَه کشید.
زمان رفته رفته می رود اما من نمیتوانم زمان معینی مشخص کنم،دلم آنجاست ،ذهنم آشفته از یک زندگی
 که می گویم آخرش خوشبختیست..
ولی به قولش آن موقع چندساله هستیم!!!؟ حق دارد..
من هرشب هرشب غصه میخورم فکر میکنم خیال می کنم غرق میشوم در رویا...میدانم فایده ای ندارد اما 
چگونهمی شود خوشبخت باشم وقتی که زندگی در این جامعه همیشه با مشکلات، سختی، درد و دلسوزی 
برایمان بوده...   ما باید بهترین باشیم ، ما میدانیم بهترینیم در جهان!!!
 هروز این زندگی با چالش ها
 
قفل کارتی ار پرکاربردترین قفل ها در هتل ها و شرکت های بزرگ هستند.  کلید های این قفل ها، کارت های مغناطیسی هستند که اطلاعات کاربران و اطلاعات لازم برای باز کردن قفل ها را در خود ثبت میکنند و با استفاده از آن زمانی که کارت را به درب نزدیک کنیم، درب باز میشود.این سیستم برای زمان هایی که اطلاعات زیادی باید ثبت شود بسیار مناسب است، هتلداران معمولا ترجیح میدهند که از این قفل ها برای درب های اتاق ها استفاده کنند، در نوشته های قبلی برخی از مزایای اس
زمان رفته رفته می رود اما من نمیتوانم زمان معینی مشخص کنم،دلم آنجاست ،ذهنم آشفته از یک زندگی
 که می گویم آخرش خوشبختیست..
ولی به قولش آن موقع چندساله هستیم!!!؟ حق دارد..
من هرشب هرشب غصه میخورم فکر میکنم خیال می کنم غرق میشوم در رویا...میدانم فایده ای ندارد اما 
چگونهمی شود خوشبخت باشم وقتی که زندگی در این جامعه همیشه با مشکلات، سختی، درد و دلسوزی 
برایمان بوده...   ما باید بهترین باشیم ، ما میدانیم بهترینیم در جهان!!!
 هروز این زندگی با چالش ها
سلام
جمعه هفته پیش رفت پاریس! برای یک سفر کاری که می بایست چند روزی در چند شهر مختلف اروپایی برود..
دروغ چرا خیلی دلم برایش تنگ شده.. رئز قبل از سفرش همو دیدیم و کلی خوش گذشت .. قبلا گفته بود که فقط کیک شکلاتی بی بی رو دوست داره و اینکه روزنامه روزی که متولد شده بود را قاب کردم به همراه کیک رفتم پیشش! چون برایش تولد نگرفته بودم خیلی خوشحال شد و خوشش امد و بالطبع من هم کلی ذوق کردم از روزی که رفته کم و بیش در تلگرام با هم صحبت میکنیم و اینکه واقعا رفت
میدونی! چیزی که اذیتم میکنه اینه که آدمای رفته ی زندگیم، قبل از اینکه رفتنشون رو ببینم یا باور کنم، رفته بودن. رفته بودن و من باور نداشتم که رفتن. راستش دیگه موندن بقیه رو هم باور ندارم. کاش اگه قراره برن، قشنگ برن. با خداحافظی برن. برای همیشه برن. حالا بیشتر به عباس معروفی حسودیم میشه واسه اون لحظه ش که نوشت: 
لعنت به رفتنت
 که قشنگ میروی.

+ این پست رو دو سال پیش نوشتم. دو خط آخرش. آه! 
ما اهل دانش رفته رفته به هر چه اهل ایمان است بدگمان شده ایم. و این بدگمانی،  ما را رفته رفته به نتیجه گیری هایی باژگونه ى نتیجه گیری های روزگاران پیشین رسانده است :یعنی هر جا که قوت ایمان بسیار به نمایش گذاشته می شود  حکایت از ضعف برهان دارد و ناممکنی درونمایه ایمان .ما هیچ انکار نمیکنیم که ایمان مایه سعادت است بلکه درست به همین دلیل بر آن ایم که ایمان چیزی را اثبات نمی کند.ایمان قوی که مایه ی سعادت است بر انگیزنده ی شک نسبت به درونمایه ی ایمان
یه نسیم خنکی از پنجره میاد و می‌خوره بهم و حس می‌کنم هنوز صبحه. حس می‌کنم هنوز یه عالمه زمان دارم. حس می‌کنم یه پنج‌شنبه‌ی معمولی بعد یه هفته‌ی شلوغه که وقت دارم به کارهام برسم. پشت میزم نشستم و پاهام رو بغل کردم و به سوال تمرین فکر می‌کنم. آهنگ‌هایی که قدیم‌ترها بارها و بارها گوششون می‌دادم رو گوش می‌دم. آرامش عجیبی دارم. این جوری نیست که حالم خوب یا بد باشه؛ ولی انگار حالم رو هر جوری که هست پذیرفته باشم و باهاش دوست شده باشم. انگار با
یه مدت بود تو سامانه تغذیه نمیتونستم وارد شم
نماینده پیگیری کرد فهمید یکی از بچه هامون رفته رمزا مونو سر خود تغییر داده
نماینده رمز جدید رو اعلام کرد
دیدم باز وارد نمیشه
گویا عنتر خان رفته باز رمز جدیده رو هم تفییر داده :/
یعنی کرم پیش اینا لنگ میندازه
می‌گفت: «فکر کن نه خانی آمده و نه خانی رفته. فراموشش کن و برگرد به جریان عادی زندگی.»
گفتم: «اتفاقاً هم خانی آمده و هم خانی رفته. راستش همینی که می‌بینی درست جریان عادی زندگی است.» و بعد فکر کردم اگر فقط مفهوم یک چیز را در زندگی خوب یاد گرفته باشم، آن مفهوم شکست است. بار اولی نبوده که طعم شکست را چشیده‌ام و بار آخر هم نیست. و اینکه من هم مثل هر انسانی از باختن و شکست خوردن ناراحت می‌شوم و اعصابم تیزتیزی می‌شود و چند روزی عقربه‌های رفتار و کردا
-سرم درد میکنه. گیج میره. تهوع دارم. فشارم رفته بالا.
+اسهال و دلپیچه ای چیزی ندارین؟ (همزمان فشار میگیرم)
- اصلا. فقط اون روز گفتین فشارت بالاس(۱۳).الان باز رفته بالا.
+فشارتون ۱۲ هست خوبه. براتون دارو مینویسم.
- پس قرص اسهال هم بنویس‌. دیروز اسهال داشتم.
شما را یادم رفته بود. اصلا آن روز سخت را یادم رفته بود. از قلم افتاده بودید که این روزها این همه سخت گذشته بود به من. فراموشتان کرده بودم که رنجم این همه بزرگ شده بود برایم. که خیال برم داشته بود درد طاقت فرسا میکشم. چه خوب که یادم افتاد به شما. وسط جشن تولد. درست وقت درآوردن کیک از جعبه، دلم رفت برای شما. 
+ سلام خدا بر زینب کبری 
 
 
علی زند وکیلی بر باد رفته
دانلود آهنگ جدید علی زند وکیلی به نام بر باد رفته
Ali Zand Vakili - Bar Bad Rafte
ترانه : حسین غیاثی ؛ موزیک : علیرضا افکاری و ؛ تنظیم : اشکان آریا و وحید طاهرخانی
+ متن ترانه بر باد رفته از علی زند وکیلی
بهشتم گم شده بر باد رفته / صدام کن اسم من از یاد رفته
صدام کن بی صدات از دست میرم / نذار از ترس تنهایی بمیرم
 

ادامه مطلب
تعداد مداحان و سطح کیفی مداحی بچه ها از زمان جنگ بالاتر رفته است. ما الان در بسیاری از شهر ها چندین مداح با کیفیت و خوش صدا داریم. حتی تعداد یادواره ها و هیئت ها زیاد شده است. در شهرستان ها هر مسجد یادواره شهدا دارد. به لطف خدا خیلی پتانسیل هیئت ها بالا رفته است.

ادامه مطلب
طراحی سایت ارزان
طراحی سایت ارزان ، اگر شرکتی نوپا با بودجه‌ای کم هستید ، برای گسترش کسب و کار خود در فضای اینترنت به شما طراحی سایت ارزان را پیشنهاد می‌کنیم. طراحی سایت سریع به شما کمک می‌کند تا با کمترین سرمایه و در کوتاه‌ترین زمان، صاحب یک سایت آماده فروشگاه اینترنتی شوید. تیم طراحی ماهان مارکتینگ می‌تواند با تحویل یک وب سایت آماده‌ی وردپرس، به شما کمک کند تا بتوانید محصولاتتان را در وب سایت فروشگاهی آماده‌ی خود به‌فروش برسانید. پس
جوان، امید به کلی از خلق منقطع کرده و مال و جاه رفته و قبول نمانده و دین به دست نیامده و دنیا رفته، به هزار نیستی و عجز در مسجدی خراب شد و روی برخاک نهاد و گفت: «خداوندا! تو میدانی و می‌بینی چگونه رانده شدم و هیچ کسم نمی‌پذیرد و هیچ دردی دیگر ندارم الا درد تو و هیچ پناهی ندارم الّا تو»
~ تذکرةالاولیا
فلسفه زمان - دوستی و زمان
35- من حتی دیگر تعجب نمی کنم که فقط تبسم می کنم. لبخند ابدی و منجمد شده بودا را اینک بهتر درک می کنم. چرا باید از تباه شدن و نابودی هراسید. این بی ایمانی است به وجود. این کفر است. و تازه مگر چه اشکالی دارد در حالیکه لبخند می زنم کمی هم گهگاهی در دلم گریه کنم. آیا می ترسم که ایمانم خدشه دار شود؟ تازه مگر چه اشکالی دارد که ایمانم خدشه دار شود. ایمان خدا هم خدشه دار است وگرنه مرا نمی آفرید و هیچ چیزی نمی آفرید.
36- براستی که چه عال
 
صندلی آمفی تئاتر دارای ویژگی هایی است که کیفیت و قیمت صندلی را تعیین می کند. ما در این پست عنواین مربوط به ویژگی های صندلی آمفی تئاتر را بیان می کنیم.
جنس پروفیل بکار رفته در صندلی آمفی تئاتر
جنس رویه صندلی آمفی تئاتر
کیفیت رویه صندلی آمفی تئاتر
فوم بکار رفته در صندلی
دسته های صندلی آمفی تئاتر
کفی صندلی آمفی تئاتر
پشتی صندلی آمفی تئاتر
یراق آلات مورد استفاده در صندلی آمفی تئاتر
نوع رنگ بکار رفته در صندلی
جنس و نوع پلاستیک یا چوب بکار رفته د
خیلی دنیای بدی شده ....الان که بیست و شش سالمه احساس سیری از دنیا کردم
لعنت به دنیای سرگردون .....یادمه چهارساله بودم هرکی میگفت چن سالته میگفتم هفت سالمه
وقتی هفت ساله شدم به خودم گفتم دیگه بزرگ نمیشم یدفه چشامو باز کردم دیدم شدم هفده ساله
باورم نمیشد الان که بیست و شش ساله شدم دیگه واسم عادی شده هیچ شوقی ندارم میدونم تا چشامو باز کنم شدم شصت ساله
یادش بخیر دوران نادانی کودکی فقط فکر بازی گوشی بودم خیلی دوران شادی داشتم حیفففففف
کاش
اول آدم پی
دیشب خواب دیده یک پسر کوچک در بغل دارد. از خواب پریده، دیده بچه کنارش نیست. هول کرده و توی سرش زده که کجا رها کردم این بچه را بی شیر و غذا؟ بعد به خودش آمد. آرام نشست توی رختخواب. گفت فکر کردم یادم رفته بچه‌م رو. گفت بعضی وقت‌ها هم خواب می‌بینم‌ دختر خانه‌ی آقامم در باغ و دو سه روز یادم رفته غذای گاو و گوسفندها را بدم.
حالمون بد شد از بدحالی :/
هی  میخونه: میرن آدما 
کجا میرن  ؟ جایی رو ندارن که برن ؟
+میان خوبه  :)
بقول شاعر که میگه :
اومـدی صــداتو قربون 
اون همه وفــا تو قربون :))
امروز کلی وب نوشت خوندم که همه رفته بودن ،الهی که هیچ وقت هیچکس نره ، بمونین کنارهم .
نظرسنجی: 
اکثر رابطه هایی که از بین رفته بخاطر اینکه .............
در طول مدت روز شاید زمان‌هایی پیش بیاید که شما احساس خستگی مفرط کنید و سعی کنید با نوشیدن قهوه، چای و یا نوشابه‌های انرژی‌زا، انرژی از دست رفته خود را بدست آورید. اکنون زمان آن رسیده که با موادغذایی طبیعی انرژی‌زا آشنا شوید و روزتان را با خوردن آنها، پُر انرژی ادامه دهید.
ادامه مطلب
علائم استرس و اضطراب  برای شما چی بوده؟؟
برادرم یک هفتس گوشاش وز وز میکنه از شدتش جیغ میزنه و ما پا به پاش گریه میکنیم دکتر متخصص و فوق تخصص گوش رفته چیزی نبوده!
مغز و اعصاب و ام آر آی رفته همه چی عادی بوده و سالم
۴روزه خوب بود نفس میکشیدیم اما  امروز باز شروع شد
 
شاید از استرس و اضطراب باشه!شما تجربه ای دارید؟؟
این روزها که از بحران اولیه مورد خیانت قرار گرفتن گذر کرده ام، در حال بازیابی پیوندهای از دست رفته ام با دنیای اطرافم هستم. در حال دوباره دیدن هستم و هیچ چیز همان شکلی نیست که قبل از این بود.
هنوز زود است که بخواهم نتیجه بگیرم که ایا این درد و این رنج برای من باعث رشد خواهد شد یا نه، اما تمام چیزی که میدانم این است که من از این بحران، عبور خواهم کرد.
دانلود آهنگ علی لون و آریا به نام یادش رفته
Download music From Ali Loven & Aria - Yadesh Rafte
دانلود آهنگ علی لون و آریا به نام یادش رفته
دانلود آهنگ علی لون و آریا به نام یادش رفته با دو کیفیت 128 و 320
برای دانلود به ادامه مطلب مراجعه کنید...
ادامه مطلب
دراربعین زمان لبیک یاحسین است/برشیعیان نشان لبیک یاحسین است/یک کاروان پیاده همراه زینب آمد/شوقی که برزبان لبیک یاحسین است/شورحسین باشد آمادگی به عالم/برعاشقان امان لبیک یاحسین است/پای پیاده رفته زائر به عشق ارباب/ذکرش که بابیان لبیک یا حسین است/داردحمایتی او از سنگرولایت/حتی به دل نهان لبیک یاحسین است/گنج بصیرت اواز کربلارسیده/شوری که درجهان لبیک یاحسین است/اندررکاب رهبر بر کربلاست یاور/بوسه برآن دهان لبیک یاحسین است/بهرظهورمهدی این ارب
توی تاکسی نشسته بودم که راننده نگه داشت و دختر نوجوانی با حالتی مضطرب داخل آمد و نشست. تا در را بست، بوی آرایش غلیظ و لایۀ ضخیم کرم فضای کوچک تاکسی را پر کرد. هنوز چند متری بیشتر راه نیفتاده بودیم که گفت: "آقا! نگه دارید، شرمنده، یادم رفته کتابم رو بیارم"!! عازم کلاس زبانی_چیزی بود. با این حال کتاب یادش رفته بود، ولی کرم یادش نرفته بود. به کجا می رویم؟!
روزی که همدیگه رو دیدیم من مارکوپولویی بودم واسه خودم. کلی این ور دنیا رفته بودم، کلی اون ور دنیا. مثلا کوله‌باری از تجربه بودم برا خودم.
روزی که همدیگه رو دیدیم ندرتا پاش رو از شابدوالعظیم اون ور تر گذاشته بود الا ۲۸ صفرها که مشهد‌الرضا می‌رفت مستضعفی.
یه عمره هم رفته بود طلبگی. که اونم از قدیم گفتن کبوتر با کبوتر، حاجی با حاجیه!
ازدواج که کردیم جامون رو عوض کردیم، جبر محیطی!
این روزا من تو خونه‌ام با بچه‌ها. ندرتا پام رو از شابدوالعظیم اون
آتشی در خاک غربت بود و منبوده ام در خانه امّا بی وطنرفته ام در آتش امّا زنده امامتحان پس داده ای سوزنده امیاد من آمد سیاوش بی گناهرفته در آتش و بیرون شد چو ماهاو درون آتش سوزنده رفتبا حیا وارد و از آن زنده رفتدیدم آتش بهر جانش سرد شدرد شد او ، در پشت پایش گرد شدمانده ای در خویشتن ، درمانده ، پستبار تهمت استخوانم را شکستدر میان ترس آرامش کجاست؟کنج آرامش ورای ترس هاست#احمد_یزدانی
⭕️ویژگی کسب و کارهای ورشکسته:
80 درصد از ورشکستگی ها ناشی از پول نزول بوده است. (یعنی دریافت وام و بدهی بالا در زمان رکود)
دریافت وام در زمان رونق اقتصادی باید باشد.
20 درصد از ورشکستگی ها ناشی از این است که نتوانسته اند خود را با رفتار مصرف کننده تطبیق بدهند. یعنی وقتی بازار به سمت خدمات رفته است همچنان به بازرگانی غیر هایپری اصرار دارند.
♦️درباره هایپری شدن بیشتر بدانید:t.me/thesfa/302
 @TheSFA
این روزا خیلی آشفته م آشفته و پریشون،از چهرم میباره غم رخنه کرده تو سلول سلولم تو وجودم تصور کنین کلی از وقتی که زیر چشمام چاله ایجاد شده بود میگذره و خوب شده بودم بازم برگشت. من دوسِت دارم درسته که این مِهر به این سادگیا ولم نمیکنه و بیشتر از این حرفا دمار از روزگارم در میاره اما مطمئنم این غما اگر نکُشَتَم آدمم میکنه ارزش آدما اندازه تایمیه که بهشون فکر میکنی خیلی با ارزشی‌،با ارزش بودن جذابه نه؟تو چی میفهمی از اینا =)چند بار بهتون گفتم به
با بابا قهر کرده ام . با چشم های اشک بار رفته ام اسمم را از لیست مسافران خط زده ام . درس های جدید را نخوانده ام . کتاب  های غیر درسی ام را هم . دلم به نقاشی کشیدن نمی رود ‌. میزم بهم ریخته و نامرتب است .  دو روز است که دارم جزوه ی فیزیولوژی  را می‌نویسم و هنوز دوازده دقیقه ی دیگرش مانده .  همینجا و در همین دقیقه  ساعت زندگی ام خواب رفته اما روز هایم  با سرعت و بی حاصل  ، میگ میگ می کنند و از کنارم میگذرند‌‌‌‌..... 
به نام خدای مهدی عج


این حجم از بلا و زلزله و سیل و رانش زمین و طوفان شن و رعد و برق بی دلیل نیست.هرچی مصیبت به ما میرسه به خاطر عدم توجه به امام زمان مونه...به قول استاد رائفی پور یا خودت میفهمی که امام زمان نداری یه بهت میفهمونن که نداری!
ما غرق در مادیات و زرق و برق دنیا شده ایم ! یادمان رفته خدایی هست عاقبتی و قیامتی و مسئولیتی!
   
   
رفته بودم مسجد نماز بخونم، رفتم توو فکر که باید یه پولی جور کنم برم یه کاپشن بخرم، کاپشنی که میپوشم واقعا دیگه رنگ و رو رفته اس.
به خدا گفتم خدایا ردیف کن یه جوری پولشو!   
نماز خوندم و اومدم بیام بیرون ، کفشامو که از جا کفشی در آووردم، دیدم چندین ماهِ میخوام یه جفت کفش بخرم :|   
با خودم گفتم پول کاپشن رو جور کنم، کفشارو چی کار کنم ؟؟؟
   
    
#سالهای_صبوری
   
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یاصاحب الزمان ارواحنافداه♥️
یاصاحب الزمان عادت کرده ایم به نبودنت،به شکستن دلت...!!!
عادت کرده ایم که هرروز از شیطان پیروی کنیم و از شما غافل باشیم!!!
عین بچه های کوچک نمیفهمیم که اگر میدانستیم الان شما در کنار ما بودین..!!!
نه حوصله صبح زنده داری داریم و نه حوصله درد و دل باشما!!!
یادمان رفته کی هستیم،ازکجاآمده ایم،درکجاییم و به کجا میرویم...
یادمون رفته شما کی هستین!!!
یادمون رفته داریم چیکارمیکنیم،بندگب شیطا
زهرا جان سلام
کجایی بابا که این قدر دور از دسترسی؟ دور از دسترس ولی نزدیک.کجاست آنجا؟
نه نشانی و نه خبری! آخر کجا رفته ای که انگار سالهاست رفته ای اما با هر نگاه به عکس و فیلمت انگار همین جایی اصلا جایی نرفته ای.انگار پیش کسی هستی و قرار است برگردی.آخر این واژه مرگ چه می کند با آدمها که این طور بینمان جدایی می افکند. بابا جان! این چه دنیایی است که رفته ای؟هر چه فکر می کنم نمی توانم ماهیت آن دنیا را درک کنم.چرا یک ذره  فقط یک ذره از آنجایی که هستی ن
خالم با خانواده رفته روسیه(همون که گفتم خیلی ایراد گیره و اینا).این خالم به شدددت مذهبیه و ازینا که جلوی بابای منم چادر میپوشه و به مامانمم همیشه برای چادر گیر میده:/ خلاصه خاله جان رفته اونور و چادر کلا به فراموشی سپرده شده و با یه مانتو جینگیلی می‌گرده اونورا.فک کنم فقط مردای ما خار دارن://
انگار کن نیشتری به دست گرفته باشم و مدام به قلبم بزنم. این نیشتر کلمه‌های توست. تکه‌‌های قلبم دوباره جوش خواهند خورد ولی این دل از همین حالا از دست رفته.
یک روز صبح که با صدای آقای "اثاث منزل خریداریم" بیدار شدم، تمام خاطرات و نشانه‌های تو را به عنوان خرده ریز منزل، و قلب خودم را به عنوان آهن‌آلات آهن‌ضایعات به او می‌فروشم و باقی عمرم را با خیال راحت می‌خوابم.
به "یا مجیب الدعوات" که رسیدم یاد خودمان افتادم.ما عابدانِ نافهمِ متوقع، فقط از تو انتظار داریم. تو را پیش از خدایی، همان "مجیب الدعوه" می‌دانیم.به همین سبب چنین مقام الوهیت را غصب کردیم و در مقابلت شاخ و شانه می‌کشیم و عتابمان را به سوی تو روانه می‌کنیم.یادمان رفته که بخوانیمت تا اجابتمان کنی. یادمان رفته که "ادعونی استجب لکم"..
انگار کن نیشتری به دست گرفته باشم و مدام به قلبم بزنم. این نیشتر کلمه‌های توست. تکه‌‌های قلبم دوباره پیوند خواهند خورد ولی این دل، از همین حالا از دست رفته است.
یک روز صبح که با صدای آقای "اثاث منزل خریداریم" بیدار شدم، تمام خاطرات و نشانه‌های تو را به عنوان خرده ریز منزل، و قلب خودم را به عنوان آهن‌آلات آهن‌ضایعات به او می‌فروشم و باقی عمرم را با خیال راحت می‌خوابم.
به نام خدا
این روزا حس درماندگی و تنهایی بیشتر از هر چیزی گلویم را می فشرد.
کاش زمان به عقب بر می گشت و هرگز با مردی که نامش حالا در شناسنامه ام است پای سفره عقد نمی نشستم.
اشتباه بزرگی کردم که جبران شدنی نیست.
مدام در دعای مشلول می گویم یا راد ما قد فات.
 
یعنی ای کسی که انچه را که از دست رفته بر می گردانی. اما نمی دانم این بار چگونه می خواهی نجات دهی این بنده ات را...
شاید به خودش آمده بود و یاهـم خیلی وقت پیش مهم بودن این موضوع رو یادش رفته بود !آخه یه زمانی من مثل ابر و بارون پیش یه سو استفاده کن گریه کرده بودم اون نون استفاده اش رو خورد !منم ناراحتیهای خودم رو کشیدم !ی یا دیگه موند !یاهم حرف دیشب منو خوب متوجه نشد !فقط همیناس دیگه !
امروز دیر بیدار شدمو تا ظهر خوابیدمو به خاطرش از خودم متنفرم متنفرم متنفرم. :(
خوابم زیاد شده خستگی دست از سرم برنمیداره و نمیدونم چیکار کنم دیشب با این که تا هفت عصر خواب بودم ساعت یک بیهوش شدم بعد فکر کن تا الان خوابیدم یعنی حدود ۱۲ ساعت خواب. حالا میگی نباید از خودم متنفر باشم :((((
به هر حال چاره ای ندارم جز این که پاشمو شروع کنم زمان از دست رفته بیهوده گذشته رو نمیشه برگردوند :( حالا که من این کتابو دوست دارم باید اینجوری بشه؟ بیخیال برم کار ک
‏یه پسر دایی دارم۱۲سالشه
مامانش بهش گفته موقعی که برگه امتحانتو خواستی تحویل بدی فلان آیه رو بخون بعدش فوت کن
بعد این طفلکی فکر کرده گفتن تُف کن

خلاصه امروز از مدرسه زنگ زدن به خونشون
مامانش رفته مدرسه میگه گفتن که
نه تنها رو برگه خودش

رفته رو برگه چن نفر دیگم تف کرده 
‏یه پسر دایی دارم۱۲سالشه
مامانش بهش گفته موقعی که برگه امتحانتو خواستی تحویل بدی فلان آیه رو بخون بعدش فوت کن
بعد این طفلکی فکر کرده گفتن تُف کن

خلاصه امروز از مدرسه زنگ زدن به خونشون
مامانش رفته مدرسه میگه گفتن که
نه تنها رو برگه خودش

رفته رو برگه چن نفر دیگم تف کرده 
‏یه پسر دایی دارم۱۲سالشه
مامانش بهش گفته موقعی که برگه امتحانتو خواستی تحویل بدی فلان آیه رو بخون بعدش فوت کن
بعد این طفلکی فکر کرده گفتن تُف کن

خلاصه امروز از مدرسه زنگ زدن به خونشون
مامانش رفته مدرسه میگه گفتن که
نه تنها رو برگه خودش

رفته رو برگه چن نفر دیگم تف کرده 
اینروزا بیشتر از کرونا نگران اعتماد از دست رفته، انسانیت از بین رفته و همدلی بر باد رفته‌ی بین آدما هستم.
چه راحت ازشون میگذریم و زیر پا لهشون میکنیم
دیر یا زود این مشکل میخواد حل بشه ولی دیگه چطوری مثل سابق میخواییم بهم اعتماد کنیم و دوباره همون آدمای سابق باشیم و کنار هم زندگی کنیم؟
چطوری دوباره سرمون رو بالا بگیریم و به ایرانی بودن و فرهنگ و اصالتمون ببالیم؟
ماسکها رو برداریم تا چهره واقعیمون دیده بشه.
بیایید با هم مهربونتر باشیم.
یه ضرب
دیروز برای یه کاری رفته بودم داخل شهر و موقع برگشت از جاهایی رد شدم که ازشون خاطره دارم...
از اون خاطرات خیلی گذشته یا شایدم انقدر همه چیز عوض شده که من اینطور فکر میکنم... 
گذر زمان عین یه سیل همه چیز رو عوض میکنه، انگار نه اون روزا بر میگرده و نه ما دیگه اون ادم ها هستیم...
الان فکر کردن به اون خاطرات حتی اونایی که خوش بودن تبدیل شده به مخاطره... 
 
دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی فاطمیه ۹۸
در لجن زار معاصی، از بها افتاده ایمدور از مولای خود در تنگنا افتاده ایمراه را گم کرده و بیراهه دائم می رویمدر غل و زنجیرِ اوهام خطا افتاده ایمکیست بیچاره تر از ما بندگان بی پناه؟!از امام عصر، از مولا جدا افتاده ایمبرکت از اموال مردم رفت، مشکل از کجاست؟!گیرِ مال شبهه و مال ربا افتاده ایمرنگ ایمان رفته از این شهر، تقوا رفته استوای بر ما... شاید از چشم خدا افتاده ایممنتقم، خون شهیدان ریخت، دیگر
دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی فاطمیه ۹۸
در لجن زار معاصی، از بها افتاده ایمدور از مولای خود در تنگنا افتاده ایمراه را گم کرده و بیراهه دائم می رویمدر غل و زنجیرِ اوهام خطا افتاده ایمکیست بیچاره تر از ما بندگان بی پناه؟!از امام عصر، از مولا جدا افتاده ایمبرکت از اموال مردم رفت، مشکل از کجاست؟!گیرِ مال شبهه و مال ربا افتاده ایمرنگ ایمان رفته از این شهر، تقوا رفته استوای بر ما... شاید از چشم خدا افتاده ایممنتقم، خون شهیدان ریخت، دیگر
 در جستجوی زمان از دست رفته -مارسل پروست
گزیده: "همه‌ چیزهای عظیم و مهمی که می‌شناسیم کار عصبی‌هاست. همه‌ی مکتب‌ها را آن‌ها بنیان گذاشته‌اند و همه ‌ی شاهکارها را آن‌ها ساخته‌اند و نه کسان دیگر. بشریت هرگز نخواهد فهمید که چقدر به آن‌ها مدیون است و بخصوص آن‌ها برای ارائه این همه چیز به بشریت چقدر رنج کشیده‌اند. ما از شنیدن موسیقی خوب، از دیدن نقاشی زیبا لذت می‌بریم، اما نمی‌دانیم که برای سازندگان‌شان به چه بهایی تمام شده‌اند، به قیم
به جهنم که نیستی! مگر مغول ها یک قرن ِ تمام حمله نکردند؟ مگر نگذشت!؟ نبودن ِ تو هم می گذرد! به هیچ کجای جهان هم بر نمی خورد؛ فقط یک تکه از دل ِ من کنده می شود و از دست می رود! فدای سرت، مگر نه!؟ به جهنم که نیستی، کافه گودو هست، فرانسه با شیر، تابلوهای ساموئل بکت، ماشین تحریر شکسته و خرابِ آن گوشه هستند؛ می شود بنشینم پشت یکی از میزها و شعری خط خطی کنم بر کاغذی! به جهنم که هرگز این نوشته را نمی خوانی! ژوزف تورناتوره و جیم جارموش اصلا همه ی فیلم هایشان
به نام خدا
اگر دقت بیشتری کرده بودم
اگر بیشتر فکر می کردم
اگر بی حوصلگی به خرج نمی دادم
اگر...
ولی این اگرها هیچ فایده ای ندارد
زمان از دست رفته و حسرت کشنده ای برایم به جای مانده
دنیا را می توان با این حسرتهای ریز و درشت سپری کرد
نشست و برای خود هزار اگر ساخت
اما امان از روزی که بزرگترین حسرت را با خود دارد
روزی که نامش با حسرت عجین شده است... 
شاید به خودش آمده بود و یاهـم خیلی وقت پیش مهم بودن این موضوع رو یادش رفته بود !آخه یه زمانی من مثل ابر و بارون پیش یه سو استفاده کن گریه کرده بودم اون نون استفاده اش رو خورد !منم ناراحتیهای خودم رو کشیدم !ی یا دیگه موند !یاهم حرف دیشب منو خوب متوجه نشد !فقط همیناس دیگه !
دومین بهترین سایت محبوب ایران سایت دیجیکالا هست. این سایت که توسط برادران محمدی تأسیس شد، در ابتدا کار خود را با مقایسه محصولات دیجیتالی مثل موبایل و لپ تاپ آغاز کرد.سپس در سال 1385 شروع کرد به فروش این نوع محصولات. رفته رفته محصولات این فروشگاه اینترنتی بیشتر و بیشتر شد و حتی فروش خودرو هم از طریف این سایت صورت گرفت.
ادامه مطلب
زمان کند میگذره وقتی منتظری.زمان تند میگذره وقتی دیرت شده.زمان کشنده ست وقتی غمگینی.زمان کوتاهه وقتی خیلی شادی.زمان بی پایانه وقتی دردی داری.زمان طولانی میگذره وقتی بی حوصله ای.توجه کن:زمان با توجه به اتفاقات درون تو می گذره نه عقربه های ساعت!
گفت پایش خواب رفته است، بدجنسی‌ام گل می‌کند، می‌روم که پایش را له کنم، یک پایش را بالا می‌برد، گمان می‌کنم باهوش‌تر از آن است که همان پای خواب رفته‌اش را بالا برده باشد، روی پای دیگرش نشانه می‌روم، نشانه‌ام و خودم هر دو به خطا می‌رویم، آن پای دیگرش مصنوعیست. می‌گوید یک وقت فکر نکنی ناظم هستی مرا تنبیه کرده و یک پا در هوا نگاهم داشته، آن پایم را دادم تا این پایم روی خاک وطنم باشد. نگرانش نباش پا هم مثل ناخن پا در خواهد آمد اما اندکی طول م
▪️وسعت دید خانمها:
 
دیدن یک تار موی شرابی روی کت شوهر !!!
ندیدن تیر برق موقع رانندگی!!!
 
 
 
 
 
 
 
▫️وسعت و دقت دید اقایون
 
ندیدن تغییر رنگ موی خانم هاشون از مشکی پر کلاغی به بلوند
 
دیدن خراش یک سانتی روی رنگ ماشین زیر گلگیر سمت راست
......... 
پسر خالم رفته مُکبر نماز جماعت شده 
سر رکوع یادش رفته چی بگه...گفته دولا شید...
 
 
 
امام جماعت:
 
صف اول :
 
صف دوم :
 
صف سوم :
 
صف چهارم :
 
متاسفانه صف پنجم در قید حیات نیستند
 
.
 
همیشه کمبود وقت از دغدغه های کارکنان و مدیران سازمانها بوده است که مقوله مدیریت زمان و بالابردن بهره وری و تکنیک های پیشنهادی باعث می شود تا استرس ناشی از این موضوع تا حدی کاهش پیدا کند و باعث شود بهره وری بالا رفته انگاشته شود!
 
1- ثابت شده که اکثر افراد توانایی MiltiTasking را ندارند و بایستی از انجام همزمان چندکار پرهیز کنند و در هر زمان تمرکز خود را برروی یک کار واحد قرار بدهند.  پیشنهاد شده تا کارهای لازم خود را برروی یک کاغذ بنویسید و برای ا
برای رفع خطای زمان اجرا 339 ، باید مفهوم خطای 339 را بفهمید و ابتدا علل آن را شناسایی کنید. خطای زمان اجرا 339 چیست؟ این خطا معمولاً هنگام نیاز اتفاق می افتد. پرونده OCX یا DLL در رایانه شما ثبت نشده است. این یک مشکل بسیار معمول است که کاربران ویندوز اکنون و پس از آن حلق آویز شوند.چگونه خطای زمان اجرا 339 را تعمیر کنیم؟شماره 1 از آنجا که خطای 339 مربوط به پرونده های از دست رفته / فاسد شده .dx یا DLL است ، می توانید لیست رجیستری را دوباره ثبت کنید تا مشکل 339 برطر
کتابی را نام ببرید که در کل عمرتان می‌خواسته‌اید بخوانید ولی هیچ وقت برایش وقت نگذاشته‌اید. 
خود من: کتاب آنالیز ریاضی آپوستل، کتاب شماره یک در لیست  مهم‌ترین و البته لذت بخش‌ترین کتابهایی هست طولانی‌ترین زمان به تعویق افتاده و  شماره دو اختصاص دارد به رمان در جستجوی زمان از دست رفته. 
تو این سرنوشتِ شومم حرفا و رفتارای تو زندگی رو غیرقابل تحملتر کرد. بعضی حرکات و حرفات بدجور رفته تو مخم. دهنت باز میشه یا شرایط انجامش پیش میاد میتونم هوار بکشم. خیلی اذیتم میکنن خیلی. 
 
من دیگه یه روانی ام . چیزی که تو رو ازم دور کنه تحمل نمیکنم. به هر چیزی ممکنه گیر بدم تا شاید تو با دلجوییت بتونی یه مرهم به زخم دلم بزنی.
تا حالا که هر بار بهانه آوردم نمک پاشیدی شاید دیگه مرهمات تموم شده. شاید برای من 
تا به حال حتی پایش را داخل خانه هم نگذاشته بود...
معتقد بود خانه ای که سر درش رنگ صورتی خود نمایی میکند جایی برای یک پیرمرد 70 ساله نیست...
با اینکه سر در خانه صورتی نبود... و او هم 70 سالش نبود،اما...
واقعیت این است که هیچوقت وقتش نرسید...
من او را تنها یک بار دیده بودم..
و این زمان لعنتی همه چیز را تغییر داد..
این زمان لعنتی آدم را از امروز به فردا پرت میکند...فارغ از آنکه شاید کسی دلش بخواهد امروزش را بار ها و بارها زندگی کند...
شاید کسی دلش بخواهد تمام فر
متن ترانه علی زند وکیلی به نام بر باد رفته

بهشتم گم شده بر باد رفتهصدام کن اسم من از یاد رفتهصدام کن بی صدات از دست میرمنذار از ترس تنهایی بمیرمدلم آواز کولی وار میخواد دلم آغوش گندم زار میخوادمن از دلبستگی ها زخم خوردم دلم یه عشق بی آزار میخوادخواب دیدم آسمون از چشم ماه افتاده بودخون من از گوشه ی چشم تو راه افتاده بودخواب دیدم سایه ای بودم که همراهی نداشتتوی خوابم یه فرشته بال هاشو جا گذاشتچه حالی داره حس پر کشیدن یه دریارو یه جرعه سر کشیدن
شبیه کشتی در گل نشسته آرامم به دست موج بلایت به میل خود رامم من آن کسم که خودم را نمی شناسم هم و بی تو پاک شد از ذهن عالمی نامم برایم ارزشی افزون تر از خودم داری به جان خریدمت ای تلخی سرانجامم اگر که رفته ای از یاد دوست یعنی مرگ به خاک سرد غریبی فرو شد اندامم ز رنگ موی سیاه تو شب پدید آمد که مثل هم شده اوقات صبح و هر شامم دریغ هر چه سرم رفته از دل خود رفت زمانه خون دل تنگ ریخت در جامم تنم سلامت و روحم هزار تکه شده ز , زهر تلخ است
کوله‌ام رو جمع کردم که برم کرمانشاه... دلم گرفته از غروبی... نمی‌دونم چرا... شب با خودم فکر می‌کردم که الان باید یکی بود که هی پیام می‌داد و می‌گفت می‌خوای برسونمت تا ترمینال؟ باید یکی بود که وسایلم رو جمع می‌کرد و قایمکی تو کوله‌ زهوار در‌رفته‌ام چند تا خوراکی می‌ذاشت و توی راه پیام می‌داد که از جیب بغلی بردار بخور ضعف نکنی... باید یکی بود که دلش گوشه اتاقش تنگ می‌شد برای نبودنم. برای رفتنم. باید یکی بود که گوشه ذهنم درگیرش بود و گوشه ذهنش
دکتر مونا زارع
شیرخواران و کودکان نسبت به بزرگسالان به دفعات بیشتری دچار سرماخوردگی می شوند و علائم طولانی تری دارند.
سرماخوردگی عامل میلیون ها روز از دست رفته در مدرسه و میلیون ها روز
غیبت از کار می شود که زمان غیبت از کار زمان مراقبت از کودکان بیمار را هم
شامل می شود. این مقاله مروری بر دلایل، علائم و درمان سرماخوردگی در
کودکان است.
ادامه مطلب
منابع آمریکایی فاش کرده اند ، دونالد ترامپ در زمان جنگ ویتنام با استفاده از مدارک پزشکی از خدمت سربازی در رفته است.
بله چنین شخصی آنقدر بزدل است که در پاسخ به مبارزه طلبی سردار دل ها (حاج قاسم سلیمانی ) که فرمود : "مرد این میدان ما هستیم برای شما . بیا . ما ملت امام حسین هستیم . ما ملت شهادت هستیم " در تاریکی و از پشت به حریفش خنجر می زند.
«حتماً دربارۀ عدل عمر ابن خطاب شنیده اید.»
ریاض، انگار یهو مطلب مهمی برای گفتن یادش اومده باشه، با خوشحالی گفت: «می گن عمر ابن خطاب داشته توی یه کوچه راه می رفته که الاغی از اون کوچه رد می شه و پاش می ره توی یه چاله و می لنگه. عمر گریه می کنه و می گه خدا توی اون دنیا از من سؤال می کنه چرا در زمان تو حیوونی پاش توی یه چاله رفته و چرا اون راه چاله داشته و ...»
گفتم: «خدا از عمر ابن خطاب می پرسه که چرا در زمان تو پای یه حیوون توی چاله رفته، اما نمی پرسه چ
جیب هایم را پاره کرده اند، خواب که بودم. کسی به ماورای زندگی ام دست درازی کرده است، تمام رنگ ها را به هم ریخته، با دلقک های خسته بازی کرده است. لبخند هایشان بریده است.
گنجشک ها رفته اند، دختربچه ها گریه می کنند، گذشته از یاد رفته است، صدای ناله هایشان همه جا هست. 
زمان را گم کرده ام، عقربه های ساعت دیواری شکسته‌اند. خورشید، خیره به ابر‌هاست، به او پشت کرده‌اند.  غمگین زمین را می‌نگرند.
روی دیوارها پر از قاب‌های خالیست. ماجرایی که گمان می کنم
آینه ی گرد را که از روی دیوار برمی دارم، علاوه بر تبخال پت و پهن و دردناکی که عدل اندازه ی نصفه ی یک سکه ی پانصدیست، جوش ریزی روی شقیقه ام درست کنار آن دسته ی سفید رو به زیاد شدن نشسته است. شبیه آن جوش های ریز و بی رنگی که حوالی ده سالگی یک شبه روی صورتم نشست.
 
رفته بودم نان بخرم؛ دست هایم به جیب های پالتوی صورتی بزرگی که بابا سر خود خریده بود نمی رسید؛داخل  نانوایی شدم و در صفِ سیاهی از زنان ایستادم، دست هایم گرم شد و چشم هایم به چشم های قهوه ای ش
منتظرم از یه شرکت ک رفته بودم مصاحبه باهام تماس گرفته بشه
طبق گفته خودشون قرار بود این هفته باهام تماس بگیرن اما امروزم گذشت و کسی نه بهم ایمیل زد نه باهام تماس گرفت
حتی ایمیل نزدن ک بگن رد شدی و بیخود دلخوش نباش
مصاحبه تو نظر خودم برعکس مصاحبه های قبلی ک رفته بودم خوب پیش رفت اما...
دراز کشیدم تو تخت و گرمای بعدازظهر تهران رو تحمل میکنم و با خودم میگم این کار هم نشد بعدش چی کار کنم?
واقعا چی کار کنم؟
ماسک زغال چیست؟
اگر این روزها نگاهی به ترکیبات به کار رفته در محصولات زیبایی بیندازید، در بسیاری از موارد می‌توانید نام زغال را نیز مشاهده کنید. زغال فعال اخیرا به یکی از مهمترین مواد به کار رفته در محصولات آرایشی و بهداشتی تبدیل شده و از پاک کننده‌های صورت تا انواع ماسک زغال ، شامپو، صابون و اسکراب‌ها را در بر می‌گیرد.
ادامه مطلب
دومین بهترین سایت محبوب ایران سایت دیجیکالا هست. این سایت که توسط برادران محمدی تأسیس شد، در ابتدا کار خود را با مقایسه محصولات دیجیتالی مثل موبایل و لپ تاپ آغاز کرد.سپس در سال 1385 شروع کرد به فروش این نوع محصولات. رفته رفته محصولات این فروشگاه اینترنتی بیشتر و بیشتر شد و حتی فروش خودرو هم از طریف این سایت صورت گرفت.
 برای ورود به دومین بهترین سایت ایرانی کلیک کنید
دل از هوا و هوس ها بریده اند اینانشراب لم یزلی را چشیده اند اینان
تمام هستی شان را به کف گرفتند ومتاع جنتشان را خریده اند اینان
 
شهید بزرگوار در بخشی از وصیت نامه اش می نویسد:
از برادرانم می‌خواهم که غیر حرف آقا حرف کس دیگری را گوش ندهند جهان در حال تحول است دنیا دیگر طبیعی نیست الان دو جهاد در پیش داریم اول جهاد نفس که واجب‌تر است زیرا همه چیز لحظه آخر معلوم می‌شود که اهل جهنم هستیم یا بهشت، حتی در جهاد با دشمن‌ها احتمال می‌رود که طرف کشته
شاخص کل بورس تهران  امروز با رشد 9010 واحدی به رقم 322059 واحد رسید. در میانه بازار بر تعداد عرضه ها افزوده شد اما رفته رفته تعادل دوباره به بازار برگشت.
 ارزش معاملات خرد در بورس تهران امروز معادل 1891 میلیارد تومان به ثبت رسید..
 خالص تغییر مالکیت بورس تهران: 251 میلیارد تومان حقوقی به حقیقی
Bridge بریج به معنای پل می باشد. انتخاب این نام برای این روش درمانی به واسطه شکل آن است. بریج یکی از روش های درمانی و زیبایی برای جایگزینی دندان از دست رفته می باشد. بریج یک پروتز است که به آن پونتیک نیز می گویند. در واقع یک دندان مصنوعی است. این روش برای افرادی مناسب می باشد که دندان افتاده در میان دو دندان سالم باشد. به این ترتیب دو دندان مجاور مانند پل برای قرار گرفتن دندان مصنوعی عمل می کنند. 
برای انجام بریج ابتدا، دندانپزشک دندان های مجاور را
در دیدار دست اندرکاران کنگره ملی ۶۲۰۰ شهید استان مرکزی صبح امروز در محل برگزاری این همایش منتشر شد: خاطرات پدران و مادران شهدا و همسران شهدا، چیزهایی است که مثل جواهر قیمتی در دسترس ماست که اگر غفلت کنیم، از دست ما خواهد رفت، کما اینکه خیلی از آنها از دسترس ما رفته؛ بسیاری از پدران شهدا، مادران شهدا از دنیا رفته اند؛ بسیاری از آنها دچار فراموشی شده اند، در حالی که هر شهیدی، یک مجموعه درس است برای هر کسی که در حال آن شهید تدبّر کند.
 
HUBLOT BLACK CAVIAR BANG
یکی از گرانترین ساعت های مچی جهان است ساعتی اســت و بسیار پیچیده که از ظاهر ان نیز می توان به پیچیدگی ان پی برد. در این نوع ساعت فلزی بکار رفته است که از طلا است و باعث افزایش قیمــت ان شده است.پوشش این نوع ساعت از طــلای 18 عیار است. کلی المــاس در این ساعت لاکچری زیبا بکار رفته است و قیمت ان حـــدود 1 میلیون دلار تخمین زده شده. این ساعت برنــدی است معروف که شگفتی افرینی جدید در بازار ساعــت در سالهای اخیر شده است و با وجود الماس و
زمان و شناخت
هر شناختی یا محصول گذار زمان در انسان است و یا محصول تجربه جاودانگی که همان تجربه جوهره زمان است. شناخت نوع اول ماهیتاً در جدال بر علیه زمانیت است و با مرگ می جنگد. همه علوم مدرسه ای از این نوع هستند و همه شناختهای اکتسابی از معلم و مدرسه و کتاب و همه شناختهای تجزیه تحلیلی و علت-معلولی. شناخت نوع دوم به خداشناسی منجر می شود آنهم نه خداشناسی کتابی و اثباتی که معروف به الهیات می باشند و نه علوم دینی. شناخت نوع دوم اساساً مربوط به شرح
دیشب اخرش هم دلم طاقت نیاورد و گفتم که موزیک ها را برات میفرستم. حالا از صبح فیلتر شکنم اذیت میکند و من هر اهنگی گوش میدهم با خودم میگویم "وای یادم نره اینم بفرستم."
به سرم زد یک پوشه برایش بسازم و اهنگ ها را بگذارم توش. بعد یادم افتاد همان یک بار که پوشه for my dear boy را از تلفنم حذف کردم به قدر کافی دردناک بوده. زمان برد تا فهمیدیمdear boy هایمان را اشتباه انتخاب کرده ایم. آه ساجده ی من! چه قدر اشتباه رفته ای؟
 
+ دیشب تانی میگفت " باهاش حرف نزن اصلا! بیخو
هیچی بیشتر از این درد نداره چیزی رو از دست بدی چون تلاش نکردی نگهش داری یا به دستش بیاری یا آنقدر دیره که تلاشم کنی نمی تونی جبران کنی. گاهی خیلی دیر میشه!
تو هم حق داری چون آگاه نبودی; درمجموع فرصتی بوده که رفته.
اگه اینجوری چیزی رو از دست دادی بدون لیاقت نداشتی و میرسه به کسی که لیاقتش رو داره.
پس تو با این یکی کنار بیا و سعی کن واسه بقیه چیزها دیر نشه چون زندگی ادامه داره!
 
 
 
میگه که به نظر من حضرت محمد(ص) یه آدم خیلی باهوش بوده، قرآن رو خودش نوشته.
میگم بابا قرآن کلی معجزه علمی داره داخلش که اون زمان گفته شده و دانشمندا الآن دارن بهشون میرسن و چندتا مثال براش میزنم.
میگه اون موقع اصلا ممکنه ماهواره و اینا هم به فضا فرستاده باشن اما یه اتفاقی افتاده و کل علم اون زمان از بین رفته و ما الآن داریم کم کم به اونا میرسیم :|
همین آدم ده روز اول ماه رمضون مدام به ما میگفت چرا روزه میگیرید ؟ :|
دیروزم میگه با این اوضاع من دو
یادم رفته بود که افتاب ساعت 11 و 12 که خودشو از پنجره تا وسط های فرش میکشونه، چه ارامشی داره. یادم رفته بود که صدای دمپایی های مخصوص مامان تو اشپرخونه، چه ارامشی داره. اره، خونه همین شکلیه. خونه باید همین شکلی باشه. از تموم اون سرعت دیوانه وار همه چیز، فرار کردم و اومدم تو نقطه امنم. همون مبل همیشگی، همون کوسن همیشگی و اره همون بهترین ادم های دنیا. 
 
اگر کسی مرا خواست
بگویید رفته باران ها را تماشا کند
و اگر اصرار کرد
بگویید برای دیدن ِ طوفان ها
رفته است !
و اگر باز هم سماجت کرد 
بگویید
رفته است تا دیگر بازنگردد ...  #بیژن_جلالی
 
 
پ .ن : 
دوستی میگفت چرا پست های کوتاه و مختصر میذاری و نوشته های خودتو کمتر انتشار میکنی ! خواستم بگم من دلنوشته زیاد دارم ,دلنوشته های طولانی و بلند بالا ولی خوب مخاطب من متن کوتاه بیشتر ترجیح میده و براش وقت میذاره .
اگه بگم هنوزم دنبال جایی ام بتونم محتویات ذهنم

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها